مغز، این عضو پیچیده که وجه تمایز ما با بقیه موجودات زندهست. مهمترین عضو بدن که تقریبا تمام کنترل بدن رو به دست گرفته و تمامی افکار، احساسات، رفتار و تصمیمات ما از اون ناشی میشه؛ چجوری به این جا رسیده؟ چی شد که از زندگی روی درخت به ساخت کشتی، هواپیما، هوش مصنوعی و سازههای غول پیکر رسیدیم؟
بیاین با هم به بررسی سیر تکامل مغز بپردازیم تا جوابهای مختصری برای سوالات بالا پیدا کنیم.
چرا مختصر؟ چون که این موضوع اینقدر گستردهست که توی یک مقاله نمیشه درمورد همه جوانب اون صحبت کرد.
مغز انسان طی تکامل خود در سالیان دراز، تغییرات چشمگیری داشته. مغز مهرهداران در هر دو جنبه اندازه و پیچیدگی، تکامل پیدا کرده. انسان بین تمام جانداران دیگه بزرگترین مغز رو نسبت به بدنش داره. در عین حال ساختار مغز انسان هم پیچیدهتر از باقی جانداران بوده و هست و اینجاست که تفاوت مغز انسان با سایر موجودات مشخص میشه.
در ادامه این مقاله از فاب به صورت مفصل به بررسی سیر تکامل مغز میپردازیم. اگه شما هم کنجکاوین که بدونین چجوری یک اورانگوتان سابق تونسته رئیس جمهور، فوتبالیست یا دانشمند بشه این مقاله رو تا آخر دنبال کنین.
اولین موجودات زنده که به اونها تک سلولی گفته میشه، چیزی به نام مغز توی بدنشون نبود. اما زنده بودن و فعالیت میکردن. بررسی سیر تکامل مغز ما رو به اینجا میرسونه که ما از یک سری موجودات کوچک که توی اعماق دریا زندگی میکردن شدیم چیزی که الان هستیم.
توی ادامه قراره به بررسی سیر تکامل مغز رو انجام بدیم. قصد داریم تا تغییراتی که توی ژنتیک، حجم، شکل و عملکرد مغز، از زمان پیدایش انسان تا به امروز پیش اومده رو شرح بدیم.
اولین موجودات زنده یاختههایی بودن که حدود ۳۹۰۰ میلیون سال پیش تونستن با ارتباط برقرار کردن بین چند تک سلولی، اولین سیستم عصبی چند سلولی رو تشکیل بدن.
اما هنوز خبری از تشکیل مغز نبود. اما نورونها به همراه سیناپسها که اتصالات اصلی مغز به حساب میان، در طول زمان تکامل پیدا کردن و ارتباطات پیچیدهتری رو شکل دادن.
توی بررسی سیر تکامل مغز به این نتیجه رسیدیم که شکل ابتدایی مغز ما بسیار کوچکتر از چیزی که الان هست بوده.
بخشهای تشکیل دهنده مغز جانوران که حدود ۴۰۰ میلیوت سال پیش شکل گرفته شامل ساقه و مخچه میشده. همین شکل از مغز تا حدود ۲۰۰ – ۲۵۰ میلیون سال پیش ثابت باقی مونده بوده و بخشهای دیگهای به اون اضافه نشده.
وظایف مغز خزندگان هم خیلی گسترده نبوده و شامل موارد زیر میشده:
یک نکته جالب درمورد این بخش از مغز وجود داره و اونم اینه که ما خیلی قادر به کنترلش نیستیم. حتی میشه گفت که کنترل ما بیشتر دست این بخشه.
چطور؟ وقتی که اطلاعات از طریق کانالهای حواس ما (مثل اطلاعات بصری که از طریق چشم یا اطلاعات سمعی که از طریق گوش وارد میشه) دریافت میشن، ابتدا وارد این بخش میشن.
برای مثال به این فکر کنین که چرا وقتی یک توپ به سمت صورتمون پرتاب میشه ناخودآگاه چشمامون رو میبندیم؟ اطلاعات، شامل توپ، شدت ضربه و ... وارد مخچه شده و بعد از تجزیه و تحلیل، به دلیل آسیب وارد نشدن به چشمها، مخچه کنترل پلکها رو به دست میگیره و اونها رو میبنده.
یعنی قبل از اینکه بخوایم فکر کنیم، این بخش از مغز برای خودش نقشه دفاع (یا حمله) میچینه و خودش هم دستور اجراش رو به سایر بخشهای بدن ارسال میکنه.
اولین نمونههای مغز توی جانوران بزرگ توی سر ماهیها پیدا شد. حدود ۲۰۰ – ۲۵۰ میلیون سال پیش، بخشهای دیگهای به مغز اضافه شد. از جمله غده لیمبیک و ....
برای بررسی سیر تکامل مغز پستاندارن باید دورههای مختلف رو معرفی کنیم:
همونطور که گفتیم، مغز انسان پیچیدگی بیشتری نسبت به جانداران دیگه داشته. بخشهای مختلف مغز طی تکامل، به عملکردهای مختلفی اختصاص داده شدن. برای مثال، مخچه در حرکت و هماهنگی نقش داره. در حالی که قشر مخ در حافظه، زبان و هوشیاری نقش داره.
پژوهشگران امیدوارن که با درک چگونگی تکامل مغز انسان، مبنای بیولوژیکی رفتارهایی رو تشخیص بدن که انسان رو از حیوان متمایز میکنه. رفتارها میتونن بر موفقیت هر گونه تاثیر داشته باشن. بنابراین منطقیه که بگیم رفتارهای انسان طی تکامل مغز شکل گرفتن.
درک بیولوژی مغز، میتونه شرایط مربوط به رفتارهای انسانی رو، (مثل افسردگی، اوتیسم و اسکیزوفرنی) برامون روشن کنه.
چیزی که امروزه ما به عنوان مغز انسان میشناسیم حدود ۲ تا ۳ میلیون سال قدمت داره. با بررسی سیر تکامل مغز انسان میشه متوجه شد که بخشهای خیلی زیادی طی این سالها به اون اضافه شده.
عوامل مختلفی چون تغییرات ژنتیکی، عوامل محیطی، تغذیه و شرایط زیستی دلیل این تغییرات بوده. اما چیزی که باعث شده مغز ما عملکرد خیلی بیشتری نسبت به سایر موجودات داشته باشه، پیدایش قشر مخه.
قشر مخ یا نئوکورتکس وجه تمایز ما با سایر موجودات زندهست. وظایف این قشر شامل موارد زیر میشه:
اما جدیدترین بخش از این قشر مخ، بخش پیشپیشانی است که شامل قسمتهای جلویی لوب پیشانی میشه. وظایف پیچیده این قشر شامل موارد زیر میشه:
میشه وظیفه اصلی این بخش از مغز رو طراحی نقشه و برنامهریزی اعمال و رفتارها برای انجام اهداف و خواستههای درونی دونست.
اگه مغز یک موش، یک شامپانزه و یک انسان رو کنار هم قرار بدیم و با هم مقایسه کنیم، متوجه میشیم که چرا گونههای مختلف قابلیتهای ذهنی متفاوتی دارن. مغز انسان حدود چهار برابر مغز شامپانزه و ۱۵ برابر مغز موشه. حتی با وجود تفاوت اندازه بدن هم، انسان مغز بیش از حد بزرگی بین جانداران دیگه داره.
اما همه داستان، اندازه مغز نیست. چرا؟ با این استدلالها:
یکی از دلایل تغییر اندازه مغز طی دوران رشد، آسون شدن فرآیند زایمان طبیعی زنان بوده. بدیهیه که زایمان نوزادی با سر بزرگ کار دشواریه. و مغز انسان بالغ داخل جمجمه نوزاد جا نمیشه. برای همین لازم بوده که رشد و تکامل مغز، بعد از تولد اتفاق بیفته.
زبان احتمالاً مهمترین وجه تمایز بین ما و سایر حیواناته. به لطف مهارتهای زبانی پیچیده، ما میتونیم اطلاعات رو به سرعت رد و بدل کنیم. کاری که اعضای دیگه گونه ما نمیتونستن انجام بدن. ما برعکس نیاکانمون، قدرت اراده داریم میتونیم برای کارهامون برنامهریزی کنیم.
زبان به شدت پیچیدهست و ما تازه در حال درک جنبههای مختلفش هستیم. برای مثال، ما باید جنبههای حسی زبان رو در نظر بگیریم. برای درک فردی که داره صحبت میکنه، باید لحنش رو تشخیص بدیم و اطلاعات دریافتی رو در مغز پردازش کنیم. بنابراین بخشهای خاصی از مغز ما باید با معناشناسی سر و کار داشته باشه.
حافظه هم در بررسی سیر تکامل مغز و تکلم، موضوع مهمی محسوب میشه. چرا که ما باید معنی لغات رو به خاطر بسپاریم. بعد از اون یک سیستم صداگذاری وجود داره که با هماهنگ کردن ماهیچهها، صدا رو به صورت واضح انتقال میده.
به طور کلی ۳ فاکتور وجود داره که روی سیر تکامل مغز تاثیر زیادی میذاره.
این ۳ فاکتور شامل موارد زیر میشن:
حالا این سه فاکتور رو با هم بررسی میکنیم.
عوامل ژنتیکی نقش بسزایی توی سیر تکامل مغز ایفا کردن.
تعدادی از این ژنها رو نام بردیم و اونها رو به صورت مختصر توضیح دادیم:
عوامل محیطی میتونن تاثیر خیلی زیادی روی سیر تکامل مغزی جانوران داشته باشن.
این عوامل میتونن شامل موارد زیر بشن:
در طول تاریخ سیاره ما با دورههای مختلف آب و هوایی مواجه شده. به طبع این تغییرات آب و هوایی، ژنتیک موجودات هم دستخوش تغییر شده.
برای مثال کوچ یک سری پرنده از مناطق گرمسیر به مناطق سردسیر به دلیل افزایش دمای هوا باعث شده که رفتار و عادتهای طبیعی اونها عوض بشه و در نتیجه مغزشون برای سازگاری با محیط اقدام به تغییر ساختار خودش کنه.
اما به طور کلی میشه عوامل محیطی رو به دو دسته تقسیم کرد. عوامل زیستی (تعاملات موجودات زنده با محیط زندگی و موجودات دیگه) و عوامل غیرزیستی (شرایط محیطی که بالاتر نام بردیم) از دو مدل از عوامل محیطی تاثیر گذار بر سیر تکامل مغز هستن.
عوامل زیستی که تعاملات موجودات زنده با یکدیگر یا محیط اطراف رو شامل میشه، یکی از دلایل اصلی سیر تکاملی مغز به حساب میاد.
این تعاملات به سه دسته تقسیم میشن:
بدبختی ما از همونجایی شروع شد که یک آبزی تصمیم گرفت برای کشف دنیای جدید و پیدا کردن غذا پا به خشکی بذاره.
همین شد که الان ما اینجاییم و به عنوان انسان داریم زندگی میکنیم.
پس میشه عوامل تجربی رو هم یکی از موردهایی دونست که توی سیر تکامل مغز ما تاثیر زیادی داشته.
یک مثال دیگه میشه پایین اومدن انسان از درخت. در زمانهای خیلی دور انسانها، وقتی که حتی به شکل انسانهای اولیه هم در نیومده بودن، روی درخت زندگی میکردن. با پایین اومدن از درخت و راه رفتن روی دو پا فصل تازهای از زندگی انسانها شروع شد.
البته زندگی انسانی اوایل با مخاطرات طبیعی خیلی زیادی روبرو بود. اما یکی دیگه از عوامل تجربی باعث شد که مغز انسان تکامل بیشتری پیدا کنه. این عامل تجربی، تشکیل اجتماع بود.
انسانها به منظور بقا و دفاع از خودشون، دست به زندگی اجتماعی زدن و همین مسئله تاثیر زیادی توی سیر تکامل مغز اونها داشته.
مغز نوزاد در بدو تولد، یک چهارم اندازه مغز فرد بالغه. نوزاد تمام سلولهای مغزی فرد بزرگسال رو داره. اما این ارتباط بین سلولهاست که عملکرد مغز رو ممکن میکنه. ارتباطات مغزی، عملکردهای زیر رو برای ما میسر میکنه:
مهمه که این ارتباطات در خردسالی ایجاد بشه. در این سنین، دست کم یک میلیون مدار عصبی (سیناپس) در هر ثانیه ساخته میشه که بیشتر از تمام سالهای دیگه زندگی هر فرده.
بخشهای مختلف مغز، مسئول عملکردهای مختلفی مانند تحرک، تکلم و احساسات هستن که هر کدومشون با سرعت متفاوتی رشد میکنن. تکامل مغز به خودی خود با فرایند پیچیدهای اتفاق میفته تا در نهایت کودک بتونه به روشهای پیچیدهتری حرکت کنه، صحبت کنه و فکر کنه.
سالهای اول زندگی، بهترین موقعیت برای رشد مغزه تا بتونه در آینده فردی سالم، توانمند و موفق باشه. ارتباطات ذهنی مورد نیاز برای تواناییهای مهمتر و سطح بالاتر مانند انگیزه، خود رهبری، مهارت حل مسئله و برقراری ارتباط در همین سالها تشکیل میشن یا امکان داره که تشکیل نشن. هر چه سن بالاتر بره، تشکیل این مدارها مشکلتر میشه.
آموزش تکامل مغز کودک، به شما شناخت کافی از مراحل رشد کودکان رو میده تا با اطلاعات علمی و دقیق و تمرینهایی ساده، مهارتهای شناختی و حرکتی فرزندتون رو تقویت کنین. تربیت اصولی کودکان بدون شناخت بدن و ذهن اونها ممکن نیست.
این نکات رو به خاطر داشته باشین:
اپلیکیشن فاب همراه همیشگی شما در مسیر موفقیت تحصیلی و شخصیه. سالهای اول زندگی فرصت استثنایی برای تربیت مناسب بچههاست. این فرصت رو از دست ندین و موفقیت فرزندتون رو تضمین کنین.
مقایسه زبان انسان با مقایسه گونههای مختلف کار دشواریه. چون هیچ حیوانی، قابلیتهای زبانی مشابه با ما نداره. بعضی از پرندگان قادر به تقلید صدا هستن. اما شما نمیتونین با یک مرغ مینا صحبت کنین! حتی نزدیکترین خویشاوندان ما یعنی شامپانزهها هم هیچ وقت قابلیت تکلم مثل ما پیدا نمیکنن.
اگرچه شامپانزهها میتونن زبان مارو بفهمن و از علائم گرافیکی استفاده کنن، تمایل زیادی برای برقراری ارتباط ندارن و فقط به بیان نیازهای اولیه مثل نیاز به غذا اکتفا میکنن.
کودکان از بدو تولد با استفاده از تجاربشون از محیط پیرامون، ارتباطات مغزی رو توسعه میدن. این تجارب از ارتباط مثبت با والدین و میزان توجه آنها و احساسشان از تعامل با جهان ساخته میشه.
تجارب روزمره یک کودک خردسال نشون میده که کدام ارتباطات ذهنی در حال توسعه هستند و کدام تا پایان عمر باقی میمونن. میزان توجه، همدلی و تعاملی که در سنین پایین دریافت میکنن، تمام این تغییرات رو به وجود میاره.
مغز پیچیدهترین بخش بدنی موجودات زنده به حساب میاد. وجه تمایز انسان هوشمند و گورخر همین مغز اونه. مغز انسان طی سالهای طولانی تکامل پیدا کرده. مغز انسان امروزی تواناییهای خارقالعادهای داره که باعث شگفتیه. حتی نوزاد چند روزه در حال یادگیری مهارتهاییه که مختص انسانه و در سایر موجودات دیده میشه.
به طور کلی عوامل ژنتیکی، زیستمحیطی و تجربی از دلایل عمده تکامل مغز بین موجودات زنده بوده. نقش این فاکتورها رو میشه توی دورههای مختلف طبیعی که توی مقاله معرفی کردیم (از تریاس تا سنوزوئیک) قابل مشاهدهست.
باز هم باید تاکید کنیم که در اینجا اندازه مغز به هیچ عنوان مطرح نیست. بلکه شکل مغز و اتصالات عصبیه که مارو با سایر موجودات متمایز میکنه. ما توی این مقاله سعی کردیم تا خیلی مختصر به بررسی سیر تکامل مغز بپردازیم. اما به دلیل وسیع بودن موضوع باز هم نیاز به تحقیقات بیشتر برای کسانی که به این موضوع علاقه دارن احساس میشه.
اگه علاقهمندین که در مورد مغز بیشتر بدونین و موضوعات مختلف مثل تاثیر اضطراب بر مغز رو بررسی کنین، میتونین در مقالات مربوط به این موضوع که در فاب منتشر شده، ما رو همراهی کنین.
خزندگان اولیه (حدود ۴۰۰ میلیون سال پیش)، جانورانی بودن که اولین نمونههای مغز انسان امروزی توی اونها شکل گرفت.
سه عامل، زیست محیطی، ژنتیکی و تجربی از عوامل مهم توی سیر تکامل مغز انسان بودن.
بنا به گفته محققان مغز انسانهای هوشمند اولیه، از حدود ۲ – ۳ میلیون سال پیش شکل گرفتن ولی تا به امروز درحال فرگشت و تکامل هستن.
مغز نئانتدرالها بیشتر مهارتهای دیداری رو تقویت میکرده. چشمها و مغز بزرگ این گونه برای نجات از شر حیوانات وحشی، شکار و دیدن در شب مناسب بوده.
کودکان در سنین ۲ تا ۷ سالگی تفکر نمادین رو یاد میگیرن. از ۷ سالگی تا ۱۲ سالگی، استدلال منطقی رو پرورش میدن.
ارتباط کودک با والدین، مهمترین عامل رشد مغز کودک محسوب میشه. ارتباط دوستانه و حمایتگر، رشد ذهنی کودک رو تضمین میکنه.