نحوه ساخت انواع فعل فارسی
یادگیری دستور زبان و انواع فعل فارسی فقط برای نمره گرفتن در امتحانات نیست. زبان فارسی زبان مادری ماست و زبان مهمترین ابزار برقراری ارتباط ما انسانهاست. اگه شکل درست استفاده از زبان رو یاد نگیریم، نمیتونیم منظور خودمون رو به خوبی بیان کنیم و منظور دیگران رو به خوبی بفهمیم.
بخش زیادی از بار معنایی هر جمله از روی فعل اون تشخیص داده میشه. اگه انواع فعل فارسی رو درست به کار نبریم، ممکنه مخاطب ما معنای جمله رو کاملاً برعکس بفهمه. پس وقتشه تا یکبار برای همیشه همه چیز رو در مورد فعل و انواع فعل در زبان فارسی با مثالهای کاربردی یاد بگیرین.
خوشبختانه انواع فعل در زبان فارسی با قاعدههای خاصی ساخته میشن و با چند مثال و کمی تمرین برای همیشه در ذهنتون میمونه. یادتون نره که فارسی زبان مادری شماست و به طور شهودی همه چیز رو در مورد اون میدونین. دستور زبان انواع فعلها در زبان فارسی رو صرفا دستهبندی کرده اما این شمایین که هر روز از این فعلها استفاده میکنین.
یادتون نره به اپلیکیشن فاب هم سر بزنین و دوره های آموزشی درسی اون رو از دست ندین! فاب کاملترین دورههای آموزشی فارسی تمام پایهها رو برای شما داره.
قبل از یادگیری همه چیز در مورد افعال فارسی، بد نیست مروری روی نشانه های فارسی هم داشته باشین!
راهنمای کامل و جامع انواع فعل فارسی
در تمام سالهای تحصیلی، آموزش انواع فعل فارسی بخش بزرگی از کتاب فارسی رو تشکیل میده. برای تقویت فارسی دوازدهم باید روی مباحث تدریس شده در تمام این سالها تسلط پیدا کنین.
برای رسیدن به این هدف بهتره قبل از هر چیزی به تعریف سادهای از فعل برسیم:
همه جملهها در زبان فارسی از دو جزء تشکیل شدن؛ نهاد و گزاره. نهاد چیزیه که در مورد اون صحبت میکنیم و گزاره چیزیه که در مورد نهاد میگیم.بخشی از گزاره که حذف اون از جمله، جمله رو از بین میبره، فعله. تمام انواع فعل در زبان فارسی چهار مفهوم رو به جمله میدن. شخص، شمار، زمان و یکی از مفهومهای زیر به صورت مثبت یا منفی:
- انجام دادن با انجام شدن: مریم شیشه را شکست/نشکست.
- انجام شدن کار روی کسی یا چیز: سهراب کشته شد/نشد.
- گرفتن یک حالت یا صفت: گناهکار محکوم شد/نشد.
- نسبت دادن صفت یا حالت به چیزی یا کسی(گوشه ذهنتون نگه دارین که به این حالت میگیم اسناد): هوا خیلی گرم بود/نبود
- وجود داشتن: کسی در خانه نیست/هست
- مالکیت: پروین یک کتابخانه بزرگ داشت/نداشت.
خیلی طبیعیه که وقتی یک فعل قراره تمام این مفاهیم رو انتقال بده، نیاز به فعلهای متنوع و انواع زمانهای فعل در دستور زبان فارسی داشته باشیم. بر اساس این مفاهیم فعلها پنج ویژگی پیدا میکنن که انواع فعل رو بر اساس هر کدوم از این ویژگیها بررسی میکنیم:
1. شخص و شمار
2. گذر
3. وجه
4. زمان
5. معلوم و مجهول
انواع فعل فارسی از نظر شخص و شمار
انواع فعل فارسی از نظر شخص و شمار در تمام زمانهای فعل در دستور زبان فارسی وجود داره. وقتی کسی جمله رو بیان میکنه؛ یا فعل رو به خودش (گوینده/اول شخص) نسبت میده، یا به مخاطب (شنونده/دوم شخص) یا به کسیکه اونجا نیست (غایب/سوم شخص). مهم نیست این فعل چه مفهومی رو بیان میکنه یا چه زمانی اتفاق افتاده.
علاوه بر شخص، فعل نشون میده که به چند نفر نسبت داده میشه. بر این اساس انواع فعل فارسی از نظر شمار دو نوع میشه: یک نفر (مفرد) یا چند نفر (جمع).
بر این اساس در انواع زمان فعلها در زمان فارسی، فعل رو با قاعده یکسانی صرف میکنیم. هر فعل سه شخص داره که هر کدوم میتونن دو شمار داشته باشن پس انواع فعل فارسی از نظر شخص و شمار مجموعا شش نوعه. اگه این شش شکل فعل رو به ترتیب بگیم، اون فعل رو صرف کردیم. برای یادگرفتن قاعده خاص صرف فعل باید اول با مفهوم بن فعل و شناسه آشنا بشیم:
بن فعل
بن فعل بخشی از فعله که معنی فعل رو از اون میفهمیم. کار یا حالتی که فعل به نهاد نسبت میده در واقع به خاطر وجود بن فعله. مصدر خوردن رو در نظر بگیرین:
- میخورم، میخوری، میخورد، بخورید، بخورند.
- خوردهام، خوردهای، میخوردم، میخوردیم، خورده باشید، خواهی خورد
انواع فعل از نظر زمان در زبان فارسی با مصدر خوردن و در چند شخص رو در بالا میبینین. یک بار دیگه به این دو دسته دقت کنین. در دسته اول جزء خور و در دسته دوم جزء خورد در تمام افعال مشترکه. خور و خورد مفهوم اصلی فعل رو نشون میدن. با کمی دقت بیشتر مشخص میشه که دسته اول اغلب به زمان حال یا آینده و دسته دوم به زمان گذشته برمیگردن.
به این دو جزء بن فعل گفته میشه. تمامی مصدرها دو بن فعل دارن. بن ماضی(گذشته) و بن مضارع (حال و آینده). به دست آوردن ابن فعل معمولا با قاعدههای زبانشناسی داره اما نیازی به یاد گرفتن اونها نیست چون میشه به شکل شهودی و از روی افعال اونها رو به دست آورد.
روش به دست آوردن بن ماضی: مصدر بدون (ــَـن)
روش به دست آوردن بن مضارع: فعل امر بدون بخش ابتدایی ( ب )
در مثال بالا با حدف (ــَـن) از خوردن، بن ماضی خور به دست میاد و با حذف ( ب ) از بخور، بن مضارع خور . با همین روش میتونیم بنهای مصدر رفتن رو به دست بیاریم: میبینیم که بن ماضی این مصدر رفت و بن مضارع اون رو میشه. با دونستن بن فعل میتونیم انواع زمان فعل در زبان فارسی رو با هر شخص و شماری به دست بیاریم.
قدم بعد برای صرف فعل در زمانهای مختلف آشنایی با شناسه فعله:
شناسه فعل
اجزایی که شخص و شمار رو در انواع فعل فارسی، نشون میدن شناسه فعلن. شناسه در انتهای جمله قرار میگیره و مفهوم اصلی جمله رو به افراد و چیزها نسبت میده. سادهترین فعل از اضافه کردن شناسه به بن ماضی یا مضارع شکل میگیره.
در جدول زیر شناسههای فعل فارسی و مثالی از سادهترین اشکال فعل رو میبینین.
شخص | شمار | شناسه | مثال از بن مضارع | مثال از بن ماضی |
---|---|---|---|---|
اول شخص(گوینده) | مفرد | ــَـ م | روم (رو + ــَـم) | رفتم (رفت + ــَـم) |
دوم شخص (شنونده) | مفرد | ـــی | روی (رو + ـــی) | رفتی (رفت + ـــی) |
سوم شخص (غایب) | مفرد | ــَـ د (در ماضی شناسه ندارد) | رود (رو + ــَـد) | رفت(شناسه ندارد) |
اول شخص(گوینده) | جمع | ـــیم | رویم (رو + ـــیم) | رفتیم (رفت + ـــیم) |
دوم شخص (شنونده) | جمع | ـــید | روید (رو + ـــید) | رفتید (رفت + ـــید) |
سوم شخص (غایب) | جمع | ــَـ ند | روند ( رو + ــَـند) | رفتند (رفت + ــَـند) |
انواع فعل فارسی از نظر گذر
به این جملات دقت کنین:
- هما آمد.
- نسرین گلدان را برداشت.
- کوزه شکست.
- فرهاد کوزه راشکست.
به تفاوت دو جمله اول توجه کنین. در جمله اول تنها جزء گزاره، فعله و معنا به طور کامل منتقل میشه. اما در جمله دوم اگه گلدان و نشانه را رو از جمله حذف کنیم به «نسرین برداشت» میرسیم. هر کسی در برخورد با این جمله میپرسه: چه چیزی رو برداشت؟
برخی از افعال برای انتقال کامل منظور نیاز به مفعول دارن. به این افعال، فعل گذرا (متعدّی) میگن. و به افعالی که به تنهایی معنا رو منتقل میکنن، فعل ناگذر (لازم) گفته میشه.
اما یکبار دیگه به دو جمله آخر نگاه کنین: فعل شکست در جمله اول بدون نیاز به مفعول معنای کاملی داره اما در جمله دوم بدون مفعول معنای کاملی نداره. این فعل هم میتونه گذرا باشه و هم ناگذر. به این افعال، افعال دو وجهی گفته میشه.
پس انواع فعل فارسی از نظر گذر سه نوعه:
1. گذرا (متعدّی)
2. ناگذر (لازم)
3. دو وجهی
انواع فعل فارسی از نظر وجه
انواع فعل فارسی رو بر اساس یک ویژگی دیگه هم میشه طبقه بندی کرد: وجه. به جملههای زیر دقت کنین:
- زهرا به خانه رفت.
- شاید زهرا به خانه رفته باشد.
- زهرا! به خانه برو.
مفهوم اصلی این افعال همه رفتنه. اما کاربرد و منظور ما از این جملات کاملاً متفاوته:
- در جمله اول یک خبر قطعی دادیم و مطئنیم که زهرا به خونه رفته؛ این فعل وجه اِخباری داره.
- در جمله دوم با احتمال صحبت میکنیم و مطمئن نیستیم که زهرا به خونه رفته باشه؛ این فعل وجه التزامی داره.
- در جمله سوم از زهرا چیزی رو درخواست میکنیم؛ این فعل وجهه امری داره.
پس انواع فعل فارسی از نظر وجه سه نوعه:
1. وجه اخباری: دلالت فعل به معناش رو به صورت قطعی بیان میکنه
2. وجه التزامی: دلالت فعل له معناش با چیزی مثل آرزو، میل، امید، شرط یا تردید همراهه. قطعی نیست و از روی تفسیر گوینده است.
3. وجه امری: معنای فعل رو طلب میکنه.
ساختهای مشخصی از انواع فعل فارسی این وجه رو به خودشون میگیرن که بعد از آشنا شدن با انواع زمانهای فعل در دستور زبان فارسی، با اونها آشنا میشین.
انواع فعل فارسی از نظر زمان
قبل از این که بررسی ساختهای انواع فعل فارسی رو شروع کنیم باید یک نکته مهم رو در نظر بگیریم: زمان دستوری و زمان واقعی با هم تفاوت دارن.
زمانی که ما درک میکنیم به سه بخش تقسیم میشه: گذشته، حال و آینده. اما زمان دستوری اسمیه که به ساخت مشخصی از انواع فعل فارسی داده شده. دیدیم که یکی از سادهترین فعلها از ترکیب بن ماضی و شناسه به وجود میاد. به این فعل ماضی ساده میگن اما این فعل الزاما به گذشته اشاره نداره حتی ممکنه به آینده هم اشاره کنه.
مثلا فکر کنین دارین وسایلتون رو جمع میکنین تا از کلاس خارج بشین و به دوستانتون میگین:«بچهها خداحافظ من رفتم.» اما در آینده عمل رفتن اتفاق میفته. زمان دستوری ماضی ساده است اما زمان اصلی وقوع فعل در آینده است.
اما این اسامی چندان هم بی دلیل گذاشته نشدن، انواع فعل فارسی معمولاً در زمانی که نامگذاری شدن استفاده میشن. اما در مواردی استثنا وجود داره و باید حواسمون باشه هنوز هم با همون اسامی شناخته میشن.
و حالا وقتشه انواع زمانهای فعل در دستور زبان فارسی رو بشناسیم:
انواع فعل ماضی در زبان فارسی
فعل ماضی متنوعترین ساختهای افعال فارسی رو داره. انواع فعلهای گذشته در زبان فارسی شامل اینهاست: ماضی ساده، ماضی نقلی، ماضی استمراری، ماضی نقلی مستمر، ماضی بعید، ماضی ابعد، ماضی التزامی،ماضی مستمر و ماضی مستمر نقلی. تمام این افعال با استفاده از بن ماضی ساخته میشن.
ماضی ساده (ماضی مطلق، گذشته ساده)
یکی از انواع فعل فارسی ماضی ساده است و همونطوری که نامگذاری شده، سادهترین فعلیه که میشه از بن ماضی ساخت.
در جدول زیر یک نمونه صرف فعل از ماضی ساده رو میبینین:
شخص و شمار | ساخت فعل | مثال |
---|---|---|
اول شخص مفرد | خورد (بن ماضی) + ــَـ م (شناسه اول شخص مفرد) | خوردم |
دوم شخص مفرد | خورد (بن ماضی) + ـــی (شناسه دوم شخص مفرد) | خوردی |
سوم شخص مفرد | خورد (بن ماضی) بدون شناسه | خورد |
اول شخص جمع | خورد (بن ماضی) + ـــیم (شناسه اول شخص جمع) | خوردیم |
دوم شخص جمع | خورد (بن ماضی) + ـــید(شناسه دوم شخص جمع) | خوردید |
سوم شخص جمع | خورد (بن ماضی) + ــَـ ند(شناسه سوم شخص جمع) | خوردند |
ماضی ساده در این موارد استفاده میشه:
1. وقوع فعل در گذشته بدون توجه به اینکه زمان گذشته دوره یا نزدیک، تکرار داشته یا نه و یا با تردید و آرزوئه.
- ابن سینا در همدان درگذشت. (گذشته دور)
2. لحظهای پیش او را دیدم. (گذشته بسیار نزدیک)
- وقوع فعل در حال یا آینده.
3. جلوی در منتظرت هستم، اگر نیامدی، من رفتم.
- به جای ماضی استمراری با فعلهای بودن و داشتن.
4. سالها بود که او را ندیده بودم.
- در آن حالی که داشت ممکن بود پس بیفتد.
ماضی نقلی
یکی ا ز انواع فعل گذشته در زبان فارسی، ماضی نقلیه. که از ترکیب صفت مفعولی و صرف فعل کمکی ام، ای، است، ایم، اید، اند ساخته میشه. صفت مفعولی به کلمهای گفته میشه که از اضافه شدن ه به بن ماضی به دست میاد.
شخص و شمار | ساخت فعل | مثال |
---|---|---|
اول شخص مفرد | {رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) + ام | رفتهام |
دوم شخص مفرد | { رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) + ای | رفتهای |
سوم شخص مفرد | { رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +است | رفته است |
اول شخص جمع | { رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +ایم | رفتهایم |
دوم شخص جمع | { رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +اید | رفتهاید |
سوم شخص جمع | { رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +اند | رفتهاند |
ماضی نقلی در این موارد به کار میره:
1. بعد از فعلهای مصدرهای شنیدن، فهمیدن، دیدن و فعلهای هم معنی که معمولا به طور دست اول تجربه نشده.
- دیدم که نامه را نوشتهای.
2. فعلی که در گذشته شروع شده و هنوز ادامه داره.
- بچه خوابیده است.
3. فعلی که در گذشته اتفاق افتاده اما اثر اون هنوز وجود داره.
- سعید به کتابخانه رفته است. (و هنوز آنجاست)
4. فعلی که اتفاق نیفتاده اما انتظار میره اتفاق بیفته.
- هنوز تصمیمی نگرفتهایم.
5. به جای ماضی التزامی.
- احتمالا تا به حال به رفته است. (به جای رفته باشد)
گاهی فعل کمکی ماضی نقلی رو بیشتر در سوم شخص مفرد با قرینه با بدون اون حذف میکنن، مثل جمله زیر:
- با این که شنیده اما هرگز به چشم ندیده است.
ماضی استمراری
ماضی استمراری از انواع فعل فارسیه و از اضافه کردن می به ساخت ماضی ساده ساخته میشه.
شخص و شمار | ساخت فعل | مثال |
---|---|---|
اول شخص مفرد | می + خورد (بن ماضی) + ــَـ م (شناسه اول شخص مفرد) | میخوردم |
دوم شخص مفرد | می + خورد (بن ماضی) + ـــی (شناسه دوم شخص مفرد) | میخوردی |
سوم شخص مفرد | می + خورد (بن ماضی) بدون شناسه | میخورد |
اول شخص جمع | می + خورد (بن ماضی) + ـــیم (شناسه اول شخص جمع) | میخوردیم |
دوم شخص جمع | می + خورد (بن ماضی) + ـــید(شناسه دوم شخص جمع) | میخوردید |
سوم شخص جمع | می + خورد (بن ماضی) + ــَـ ند(شناسه سوم شخص جمع) | میخوردند |
کاربرد ماضی استمراری در این موارده:
1. فعلی که در گذشته استمرار و ادامه داشته.
- آب از چشمه میجوشید.
2. فعلی که در گذشته چندبار اتفاق افتاده.
- در این مدت گاهی به خانه عمهام میرفتم.
3. عادتی که در گذشته وجود داشته.
- قبلاً هر روز به پیادهروی میرفتم.
4. فعلی که در حین وقوعش فعل دیگهای هم اتفاق افتاده باشه.
- مادرم ناهار میخورد که من برگشتم.
5. به جای مضارع الترامی.
- کاش دوباری میآمدی و چشممان را روشن میکردی. (به جای بیایی و بکنی)
ماضی نقلی مستمر
یکی از انواع فعل فارسی کمتر متداول ماضی نقلی مستمره که از ترکیب ماضی نقلی و ماضی استمراری ایجاد میشه.
شخص و شمار | ساخت فعل | مثال |
---|---|---|
اول شخص مفرد | می +{رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) + ام | میرفتهام |
دوم شخص مفرد | می +{{ رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) + ای | میرفتهای |
سوم شخص مفرد | می +{{ رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +است | میرفته است |
اول شخص جمع | می +{{ رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +ایم | میرفتهایم |
دوم شخص جمع | می +{{ رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +اید | میرفتهاید |
سوم شخص جمع | می +{{ رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +اند | میرفتهاند |
کاربرد این فعل در زمانهاییه که منظور ما ترکیبی از هر یک از موارد استفاده ماضی نقلی و ماضی استمراری باشه.
- فیلسوفان قدیم مردم را به چهار طبقه تقسیم میکرده اند.
در این مثال فعلی که چند بار در گذشته اتفاق افتاده هنوز هم اثر خودش رو حفظ کرده. در این نوع افعال هم میتونیم مثل ماضی نقلی حذف با قرینه یا بدون اون داشته باشیم.
- در کلاس درس حاضر میشده اما چیز زیادی یاد نمیگرفته.
ماضی بعید (دور)
یکی از انواع فعل در زبان فارسی ماضی بعیده که از ترکیب صفت مفعولی و صرف ماضی ساده بودن ایجاد میشه:
شخص و شمار | ساخت فعل | مثال |
---|---|---|
اول شخص مفرد | {خورد (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) + بودم | خورده بودم |
دوم شخص مفرد | { خورد (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) + بودی | خورده بودی |
سوم شخص مفرد | { خورد (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +بود | خورده بود |
اول شخص جمع | { خورد (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +بودیم | خورده بودیم |
دوم شخص جمع | { خورد (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +بودید | خورده بودید |
سوم شخص جمع | { خورده (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +بودند | خورده بودند |
کاربرد ماضی بعید به این شکله:
1. فعلی که در گذشته دور اتفاق افتاده:
- روزی روزگاری، زیر گنبد کبود، گنجشکی نشسته بود.
2. فعلی که قبل از فعل دیگهای اتفاق افتاده:
- وقتی که سعید آمد سیمین کارش را تمام کرده بود.
در ماضی بعید فعل کمکی باقرینه حذف میشه اما به خاطر اشتباه نشدن با ماضی نقلی معمولا بدون قرینه حذف نمیشه.
- سالها پیش کتابی نوشته و آن را به کتابخانهها اهدا کرده بود.
ماضی ابعد
یکی دیگه از انواع فعل فارسی که کمتر متداوله، ماضی ابعده. که از ترکیب صفت مفعولی و ماضی نقلی مصدر بودن ساخته میشه. همونطوری که گفتیم ماضی نقلی از ترکیب صفت مفعولی و صرف ام، ای، است،... ایجاد میشه.
شخص و شمار | ساخت فعل | مثال |
---|---|---|
اول شخص مفرد | {رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) + بوده+ام | رفتهبودهام |
دوم شخص مفرد | { رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) + بوده+ای | رفتهبودهای |
سوم شخص مفرد | { رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +بوده+است | رفته بوده است |
اول شخص جمع | { رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +بوده+ایم | رفتهبودهایم |
دوم شخص جمع | { رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +بوده+اید | رفتهبودهاید |
سوم شخص جمع | { رفت (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +بوده+اند | رفتهبودهاند |
کاربرد این افعال در زمانیه که فعل در گذشته دورتر اتفاق افتاده و کسی اون اتفاق رونقل میکنه. فعلی که بعد از این فعل رخ میده معمولا به صورت ماضی نقلی یا نقلی مستمر میاد و میتونیم صرف ام، ای، است،... رو به قرینه حذف کنیم.
- تعریف کرد که چون از مدرسه اخراج شده بوده است، چندین روز تنبیه شده.
ماضی التزامی
یکی از انواع فعل فارسی که بسیار پر کاربرده، ماضی التزامیه. این افعال از ترکیب صفت مفعولی و صرف بن مضارع باش ایجاد میشن.
شخص و شمار | ساخت فعل | مثال |
---|---|---|
اول شخص مفرد | {خورد (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) + باشم | خورده باشم |
دوم شخص مفرد | { خورد (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) + باشی | خورده باشی |
سوم شخص مفرد | { خورد (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) + باشد | خورده باشد |
اول شخص جمع | { خورد (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) + باشیم | خورده باشیم |
دوم شخص جمع | { خورد (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) + باشید | خورده باشید |
سوم شخص جمع | { خورده (بن ماضی) + ه} (صفت مفعولی) +باشند | خورده باشند |
کاربرد فعل ماضی التزامی در این موارده:
1. فعلی که در گذشته اتفاق افتاده ولی مطمئن نیستیم اتفاق افتاده باشه.
- شاید امروز صبح باران آمده باشد.
2. فعلی که آرزو داریم در گذشته اتفاق افتاده باشه.
- ای کاش بسته پست تا الان رسیده باشد.
3. فعل با شرط.
- اگر تا امروز نتوانسته باشی نمرههای خوب بگیری، شاید باید روش درس خواندنت را عوض کنی.
4. بیان فعل با تشبیه.
- مثل این است که چیزی را گم کرده باشیم.
5. فعلی که بعد از کلمات استثنا میاد.
- من که چیزی نگفتهام، مگر مادرم گفته باشد.
6. فعلی که لازمه اتفاق بیفته:
- دانشآموزان این کلاس باید تا آخر سال یادگیری را یادگرفته باشند.
7. فعل امر از ساخت دوم شخص داشتن:
- این را هم اطلاع داشته باشید که پیدا کردن روش درس خواندن درست کار راحتی نیست.
فعل کمکی در این فعل هم میتونه به قرینه لفظی حذف بشه.
- شاید تا حالا این منظرههای زیبا رادیده، نفست را حبس کرده و از شوق فریاد زده باشی.
ماضی مستمر (ملموس) و ماضی مستمر نقلی
ماضی مستمر و مستمر نقلی از انواع فعل فارسی مخصوص به زبان محاورهان و در ادبیات کلاسیک ما وجود نداشتن اما در ادبیات معاصر به دستور زبان نوشتاری هم راه پیدا کردن. فعل کمکی در این نوع فعلها قبل از فعل اصلی میاد.
ماضی مستمر از ترکیب صرف بن ماضی داشت و ماضی استمراری فعل اصلی به وجود میاد
شخص و شمار | ماضی ساده داشتن | ماضی استمراری فعل اصلی | مثال |
---|---|---|---|
اول شخص مفرد | داشت + ــَـ م | می + رفت + ــَـ م | داشتم میرفتم |
دوم شخص مفرد | داشت + ـــی | می + رفت + ـــی | داشتی میرفتی |
سوم شخص مفرد | داشت | می + رفت | داشت میرفت |
اول شخص جمع | داشت + ــیم | می + رفت + ـــیم | داشتیم میرفتیم |
دوم شخص جمع | داشت + ـــید | می + رفت + ـــید | داشتید میرفتید |
سوم شخص جمع | داشت + ــَـ ند | می + رفت + ــَـ ند | داشتند میرفتند |
کاربرد ماضی مستمر در زمانیه که فعلی در حال اتفاق افتادن در زمان گذشته بوده و در این زمان فعل دیگهای هم اتفاق افتاده.
- داشتم سوار ماشین میشدم که گربهای از زیر آن بیرون پرید.
ماضی مستمر نقلی از انواع فعل گذشته در زبان فارسیه که کاربرد خیلی زیادی در زمان فارسی نداره و از ترکیب ماضی نقلی داشتن و ماضی نقلی مستمر فعل اصلی ایجاد میشه.
شخص و شمار | ماضی نقلی داشتن | ماضی نقلی مستمر فعل اصلی | مثال |
---|---|---|---|
اول شخص مفرد | داشته + ام | می + خورده + ام | داشتهام میخوردهام |
دوم شخص مفرد | داشته + ای | می + خورده + ای | داشتهای میخوردهای |
سوم شخص مفرد | داشته | می + خورده | داشته میخورده |
اول شخص جمع | داشته + ایم | می + خورده + ایم | داشتهایم میخوردهایم |
دوم شخص جمع | داشته + اید | می + خورده + اید | داشتهاید میخوردهاید |
سوم شخص جمع | داشته + اند | می + خورده + اند | داشتهاند میخوردهاند |
بیشترین کاربرد این فعل در زمان سوم شخص مفرده و زمانی استفاده میشه که فعل مستمر در حال نقل شدنه.
- گفت عصر آن روز همین که داشته میرفته، رعد و برق عظیمی به ساختمان روبهرویش میخورد.
انواع فعل مضارع در زبان فارسی
به اون دسته از انواع فعل فارسی که با بن مضارع ساخته میشن، مضارع میگیم. افعال مضارع معمولاً به حال یا آینده برمیگردن و در زبان فارسی سه شکل دارن: مضارع اِخباری، مضارع التزامی و مضارع ملموس.
مضارع اخباری
مضارع اخباری از انواع فعل فارسیه که از بن مضارع ساخته میشه. ساختار این فعل از ترکیب «می» و صرف بن مضارع با شناسه ایجاد میشه.
شخص و شمار | ساخت فعل | مثال |
---|---|---|
اول شخص مفرد | می + رو (بن مضارع) + ــَـ م (شناسه اول شخص مفرد) | میروم |
دوم شخص مفرد | می + رو (بن مضارع) + ـــی (شناسه دوم شخص مفرد) | میروی |
سوم شخص مفرد | می + رو (بن مضارع) + ــَـ د (شناسه سوم شخص مفرد) | میرود |
اول شخص جمع | می + رو (بن مضارع) + ـــیم (شناسه اول شخص جمع) | میرویم |
دوم شخص جمع | می + رو (بن مضارع) + ـــید(شناسه دوم شخص جمع) | میروید |
سوم شخص جمع | می + رو (بن مضارع) + ــَـ ند(شناسه سوم شخص جمع) | میروند |
مضارع اخباری در موارد زیر استفاده میشه:
1. فعلی که در زمان حال انجام میشه.
- چه کار میکنی؟ مقاله میخوانم.
2. افعالی که دائم اتفاق میافتن. مثل روندهای طبیعی.
- پرندهها تخم میگذارند و گیاهان از دانه میرویند.
3. افعالی که عادت و تکرار رو نشون میدن.
- هر روز با اتوبوس به خانه برمیگردم.
4. افعال شرط و نتیجه شرط.
- اگر میآیی، من هم میآیم.
5. فعلی که در آینده اتفاق میافته.
- در اول مهر به مدرس برمیگردیم.
مضارع التزامی
یکی دیگه از انواع فعل فارسی که اغلب وجه التزامی داره، مضارع التزامیه. این فعل از ترکیب پیشوند بــ و بن مضارع و شناسه ساخته میشه.
شخص و شمار | ساخت فعل | مثال |
---|---|---|
اول شخص مفرد | بــ + خور (بن مضارع) + ــَـ م (شناسه اول شخص مفرد) | بخورم |
دوم شخص مفرد | بــ + خور (بن مضارع) + ـــی (شناسه دوم شخص مفرد) | بخوری |
سوم شخص مفرد | بــ + خور (بن مضارع) + ــَـ د (شناسه سوم شخص مفرد) | بخورد |
اول شخص جمع | بــ + خور (بن مضارع) + ـــیم (شناسه اول شخص جمع) | بخوریم |
دوم شخص جمع | بــ + خور (بن مضارع) + ـــید(شناسه دوم شخص جمع) | بخورید |
سوم شخص جمع | بــ + خور (بن مضارع) + ــَـ ند(شناسه سوم شخص جمع) | بخورند |
مضارع التزامی در این موارد کاربرد خیلی زیادی داره:
1. فعلی که مطمئن نیستیم اتفاق بیفته.
- شاید امشب پدر به خانه نیاید.
2. فعلی که دوست داریم اتفاق بیفته.
- کاش امروز پدر زودتر به خانه بیاید.
3. فعل شرط.
- اگر پدر بیاید دیگر نمیترسم.
4. جزای شرط.
- اگر پدر نمیآید، زودتر بخوابم.
5. بعد از باید و کلمههایی که لزوم یا توانایی رو نشون میدن.
- باید از روی سرمشق بنویسی.
- نمیتوانم به خوبی آن را بخوانم.
مضارع مستمر (ملموس)
مضارع مستمر یکی از افعال فارسی شبیه به ماضی مستمره. از اضافه شدن مضارع ساده فعل داشتن به مضارع اخباری ساخته میشه.
شخص و شمار | مضارع ساده داشتن | مضارع اخباری فعل اصلی | مثال |
---|---|---|---|
اول شخص مفرد | دار + ــَـم | می + رو + ــَـ م | دارم میروم |
دوم شخص مفرد | دار + ـــی | می + رو + ـــی | داری میروی |
سوم شخص مفرد | دار + ــَـ د | می + رو + ــَـ د | دارد میرود |
اول شخص جمع | دار + ــیم | می + رو + ـــیم | داریم میرویم |
دوم شخص جمع | دار + ـــید | می + رو + ـــید | دارید میروید |
سوم شخص جمع | دار + ــَـند | می + رو + ــَـ ند | دارند میروند |
مضارع مستمر در موارد زیر استفاده میشه.
1. کاری که در حال اتفاق افتادنه یا به زودی قراره اتفاق بیفته.
- دارم نامه مینویسم.
- دارم میروم.
2. کاری که مدتهاست ادامه داشته و هنوز هم ادامه داره.
- سالهاست دارم روی این کتاب کار میکنم.
همونطور که در مثال دیدین. ممکنه بین فعل کمکی و فعل اصلی فاصله هم بیفته.
مضارع ساده
اگه یادتون باشه گفتیم که سادهترین نوع فعل از ترکیب بن و شناسه ایجاد میشه و در ساخت مضارع مستمر هم به مضارع ساده اشاره کردیم. اما چرا مضارع ساده یکی از انواع فعل فارسی شمرده نشده؟ چون این فعل استقلال نداره، معنایی غیر از مضارع اخباری و التزامی رو نمیرسونه و فقط گاهی به جای اونها استفاده شده.
استفاده مضارع ساده در زبان فارسی خیلی محدوده:
1. در فعلهای مرکب به جای مضارع التزامی.
- این پدیده باعث میشود تا موجود زنده سریعتر مراحل رشد را طی کند.
2. در فعل پیشوندی به جای مضارع التزامی.
- وقت آن شده که خوشحال و خندان از خواب برخیزیم.
3. در فعل داشتن به جای مضارع اخباری.
- تو چه داری که ما نداریم.
انواع فعل آینده در زبان فارسی
انواع فعل آینده در زبان فارسی با یک ساختار به وجود میان. مضارع ساده فعل خواستن به بن ماضی فعل اصلی اضافه میشه.
شخص و شمار | ساخت فعل | مثال |
---|---|---|
اول شخص مفرد | خواه+ ــَـ م (شناسه اول شخص مفرد) + خورد (بن ماضی) | خواهم خورد |
دوم شخص مفرد | خواه + ـــی (شناسه دوم شخص مفرد) + خورد (بن ماضی) | خواهی خورد |
سوم شخص مفرد | خواه + ــَـ د (شناسه سوم شخص مفرد) + خورد (بن ماضی) | خواهد خورد |
اول شخص جمع | خواه + ـــیم (شناسه اول شخص جمع) + خورد (بن ماضی) | خواهیم خورد |
دوم شخص جمع | خواه + ـــید(شناسه دوم شخص جمع) + خورد (بن ماضی) | خواهید خورد |
سوم شخص جمع | خواه + ــَـ ند(شناسه سوم شخص جمع) + خورد (بن ماضی) | خواهند خورد |
مهمترین مواردی که از فعل آینده استفاده میکنیم، این دو موردن:
1. فعلی که در آینده رخ میده.
- جمعه آینده آزمون خواهم داد.
2. بیان نتیجه شرط.
- اگر شما فردا به خانه نروید، من خواهم رفت.
وجه انواع زمانهای فعل در دستور زبان فارسی
زمانهای فعل همیشه به یکی از وجههای اخباری یا التزامی اشاره دارن.
دسته بندی زمانهای فعل در دستور زبان فارسی که وجه اخباری دارن رو مشاهده میکنین:
وجه اخباری |
---|
مضارع ساده |
مضارع اخباری |
مضارع مستمر |
آینده |
ماضی ساده |
ماضی نقلی |
ماضی بعید |
ماضی استمراری |
ماضی مستمر |
ماضی ابعد |
ماضی نقلی مستمر |
و در این جدول انواع فعل فارسی که به وجه التزامی اشاره دارن رو میبینین.
وجه التزامی |
---|
مضارع ساده |
مضارع التزامی |
ماضی التزامی |
انواع فعل فارسی از نظر معلوم و مجهول
یکی دیگر از ویژگیهای انواع فعل فارسی داشتن فاعله. فاعل یک جزء دستوری از جمله نیس و بار معنایی داره. به دو جمله زیر توجه کنین:
- سعید حمید را در خیابان دید.
- حمید در خیابان دیده شد.
در جمله اول کسی که میبینه، سعیده و کسی که دیده میشه حمید. اما در جمله دوم حمید دیده شده؛ با این حال ما نمیدونیم چه کسی اون رو دیده.
انواع فعل فارسی براساس اینکه فاعل اونها مشخص باشه یا نه به دو دسته تقسیم میشن:
1. فعل معلوم که فاعلش مشخصه
2. فعل مجهول که فاعل اون مشخص نیست و به مفعولش نسبت داده میشه.
فعلی میتونه به شکل مجهول در بیاد که گذرا باشه و مفعول داشته باشه. فعل گذرا با مجهول شدن ناگذرا میشه.
ساخت فعل مجهول به این شکله:
1. نهاد رو حذف میکنیم.
2. مفعول جمله به نهاد تبدیل میشه و نشونه مفعول حذف میشه.
3. فعل اصلی جمله رو با ـه به صفت مفعولی تبدیل میکنیم.
4. از فعل کمکی «شدن» استفاده میشه تا فعل رو متناسب با زمان فعل اصلی ساخته بشه
5. شناسه با نهاد جدید تطبیق داده میشه.
زمان فعل مجهول از روی زمان فعل شدن مشخص میشه. در جدول زیر صرف انواع فعل فارسی مجهول رو میبینین
زمان | اول شخص مفرد | دوم شخص مفرد | سوم شخص مفرد | اول شخص جمع | دوم شخص جمع | سوم شخص جمع |
---|---|---|---|---|---|---|
مضارع ساده | دیده شوم | دیده شوی | دیده شود | دیده شویم | دیده شوید | دیده شوند |
مضارع التزامی | دیده بشوم | دیده بشوی | دیده بشود | دیده بشویم | دیده بشوید | دیده بشوند |
مضارع اخباری | دیده میشوم | دیده میشوی | دیده میشود | دیده میشویم | دیده میشوید | دیده میشوند |
ماضی ساده | دیده شدم | دیده شدی | دیده شد | دیده شدیم | دیده شدید | دیده شدند |
ماضی نقلی | دیده شدهام | دیده شدهای | دیده شدهاست | دیده شدهایم | دیده شدهاید | دیده شدهاند |
ماضی استمراری | دیده میشدم | دیده میشدی | دیده میشد | دیده میشدیم | دیده میشدید | دیده میشدند |
ماضی بعید | دیده شده بودم | دیده شده بودی | دیده شده بود | دیده شده بودیم | دیده شده بودید | دیده شده بودند |
ماضی نقلی مستمر | دیده میشدهام | دیده میشدهای | دیده میشدهاست | دیده میشدهایم | دیده میشدهاید | دیده میشدهاند |
ماضی التزامی | دیده شده باشم | دیده شده باشی | دیده شده باشد | دیده شده باشیم | دیده شده باشید | دیده شده باشند |
ماضی ابعد | دیده شده بودهام | دیده شده بودهای | دیده شده بودهاست | دیده شده بودهایم | دیده شده بودهاید | دیده شده بودهاند |
آینده | دیده خواهم شد | دیده خواهی شد | دیده خواهد شد | دیده خواهیم شد | دیده خواهید شد | دیده خواهند شد |
.از انواع فعل مجهول در این موارد استفاده میکنیم:
1. وقتی که فاعل مشخص نباشه.
2. وقتی گوینده توجهی به فاعل نداشته باشه.
3. وقتی عمداً از فاعل حرفی نمیزنیم.
به جای فعل شدن از افعال «گردیدن» و «گشتن» هم در مجهول سازی استفاده میکنیم.
انواع فعل فارسی از نظر ساختمان
انواع فعل فارسی رو از نظر ویژگیهای فعل بررسی کردیم اما یک ویژگی دیگه از افعال فارسی وجود داره که براساس ساخت دستوری شکل میگیره.
انواع فعل فارسی براساس ساختمان سه نوعه:
1. فعل ساده
2. فعل پیشوندی
3. فعل مرکب
فعل ساده فعلیه که بن ماضی یا مضارع در اون یک تکواژه. مثالهای خیلی زیادی برای این نوع فعلها میشه زد:
- آفریدن، خوردن، پوشیدن، خوابیدن، بافتن، بودن، شدن، دانستن و....
افعال پیشوندی، همونطور که اسمشون نشون میده از اضافه شدن یک پیشوند به فعل ساده ایجاد میشن.
پیشوندهای مهم فارسی اینها هستن:
- بر: برداشتن
- در: درگذشتن
- فرو: فرو رفتن
- فرود: فرود آمدن
- فرا: فراگرفتن
- باز: بازداشتن
- وا: وارفتن
- ور: ورآمدن
افعال مرکب هم از ترکیب یک کلمه (=فعلیار) با فعل ساده ایجاد میشن.
- یاد گرفتن، پراکنده کردن، درو کردن، آرایش کردن
فعلیار هیچ نقشی در جمله نمیپذیره و اگه بتونیم نقشی براش پیدا کنیم دیگه اون فعل مرکب نیست. راه ساده تشخیص فعلیار اینه که به اون کلمه یک وابسته یا نشانه مفعولی «را» رو اضافه کنیم و اگه جمله معنی نداد، فعل مرکب داریم.
مثل انواع فعلهای ساده در زبان فارسی، افعال پیشوندی و مرکب هم در تمام زمانها صرف میشن.
نکات پایانی
فعل از مهمترین بخشهای یک جمله است. اهمیت اون چندان زیاده که جمله بدون اون دیگه جمله نیست و بعضی از فعلها میتونن به تنهایی یک جمله باشن. شناخت انواع فعل فارسی به ما کمک میکنه تا مفاهیم رو دقیق و درست منتقل کنیم و منظور دیگران رو درست و کامل بفهمیم.
اگه به مطالعه بیشتر علاقه دارین، کتاب دستور زبان فارسی 2 از دکتر حسن انوری و حسن احمدی گیوی یکی از منابع دستور زبان رشته زبان و ادبیات فارسیه که بهتون توصیه میکنم نگاهی بهش بندازین.
فعلها از نظر زمانی ۳ دستهان؛ حال (مضارع)، گذشته (ماضی) و آینده (مستقبل) که هر کدوم دسته بندیهای بیشتری دارن.
به کلمهای که فعلها از روی اون ساخته میشن، میگن مصدر فعل. ساخت مصدر از ترکیب بن ماضی و (ــَـ ن) به دست میاد مثل خوردن.
به ریشه اصلی فعل، بن فعل میگن. که دو نوع ماضی و مضارع داره. در مقاله شکل به دست آوردن این بنها رو توضیح دادیم.
دیدگاه و نظرات
آموزش هر پایه سالانه فقط با روزی 1000 تومن